راهـِ بـی پایانـ

۱ مطلب در فروردين ۱۳۹۷ ثبت شده است

۲۳فروردين

دوست دارم وقتی مامان بابام میخوان تعریفمو پیش دیگرون بکنن و پز دخترشونو بدن

حرف درس خون بودن و دانشگاه تاپ مملکت رفتنمو نزنن!!

از آشپزی و کدبانوییم تعریف نکنن!!

دلم میخواد بگن دختر ما اهل کتاب خوندنه

نگاهش به زندگی قشنگه!!

دوست دارم پس فردا که یکی میاد سراغم برای ازدواج 

چشش به چشم و ابرو و قد و هیکل و تیپم نباشه!!

دوست دارم بگه:

همسرم صب به صب دلش تاپ تاپ میکنه که پاشه به گلدونا آب بده🌸🌱

بگه زن زندگی من عامل پیشرفت و ترقی منه!!

بگه اون دردامو که هیچکی ازش سردرنمیاره مو به مو میفهمه و توو هر راهی قدم بزارم باهامه!!

خوش دارم بچمو جوری تربیت کنم که ده سالش که شد،وقتی توو مدرسه با دوستاش نشست به تعریف و خواست پز مامانشو بده نگه مامان من مدرک دانشگاهیش دکتراست و الان فلان جا بهترین مطب رو داره!!

خوش دارم بگه: مامان من،منو با شعر بزرگ کرده گریه که کردم برام زده زیر آواز!!

دلم میخواد بگه مامان من عاشق منه؛

هروقت از در میام توو منو بغل میگیره و میبوسه!!

به دوستاش بگه مامان من بهترین رفیقمه

و لحظه هایی که باهم دوتایی میریم خرید و بستنی میخوریم یا قدم میزنیم رو با هیچ چیز عوض نمیکنم!!



دلم نمیخواد بعد مرگم کسی دلش برای جامعه ی هنری یا جامعه ی پزشکی یا هر چی بسوزه!!

من نمیخوام از اون جهات آدم مهمی بشم!!

دلم میخواد با اومدنم 

و با رفتنم به بار مهربونی و عشق جهان اضافه کنم♥️


شقایق ...