راهـِ بـی پایانـ

سادگی درماندگی می آورد...

شنبه, ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۸:۲۸ ب.ظ


یک روز از پسِ یک اتفاق؛ بزرگ می شوی ! 

روز اول حالت سنگین می شود

گیج می شوی

هرلحظه گمان می کنی دنیا خراب می شود

وسط سرت

و تمام

روز دوم چشمهایت تب می کند؛ می سوزد

ولی حالت دیگر به سنگینیِ دیروز نیست 

روز سوم 

امان از روز سوم که وقتی به نیمه می رسد

خودت را برمی داری

می روی گوشه ای 

و می باری و می باری و می باری 

به حال تمام خوش باوری هایت

به حال تمام رویاهایت

به حال خواستن هایی که خواسته نشد

حرف هایی که گفته نشد

و دلی که دیده نشد

می باری و می باری و می باری 

و بعد تمام.

از پسِ تمام اشک هایت

بزرگ می شوی 

گفته بودم 

گاهی اتفاق ها درست می افتد 

وسط خوش باوری هایت .

گاهی خدا آنقدر دلش به حالِ

باورهایِ ساده ی ما می سوزد 

که زمین می زند ما را با همان باورها

و بعد کنار ان می ایستد

دستش را دراز می کند

و ما را از دوباره شروع می کند

با یک زخم

که یادمان باشد

گاهی سادگی 

درماندگی می آورد....😞😞

.

.

❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۲/۱۹
شقایق ...

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی